پرتوی از قرآن

پرتوی از قرآن

قرآن نور است و ما تاریکی و در پرتو نور قرآن می توانیم خوش باشیم.
پرتوی از قرآن

پرتوی از قرآن

قرآن نور است و ما تاریکی و در پرتو نور قرآن می توانیم خوش باشیم.

مراحل رشد جنین از منظر قرآن

 

 

منبع :

 

یکی از محورهای مهم و قابل توجه در آیات قرآن، موضوع پیدایش و آفرینش جنین است که به عنوان نقطه آغاز حیات انسانی مطرح گردیده است. در یک آمار کلی، قرآن در 41 سوره با 76 آیه با بیانی شیوا به این موضوع پرداخته است، چرا که مرحله جنینی یکی از ظریف ترین مراحل زندگی انسان است که دارای اسرار و شگفتی های فراوانی می باشد و همگان را نیز در حیرت فرو برده است.
قرآن با عبارات بسیار رسا اشاره می نماید که شگفتی های دنیای جنین چنان گسترده است که گاهی از حد اندیشه بشر خارج است به گونه ای که در دانش جنین شناسی نیز با همه پیش رفت هایش هنوز بسیاری از رازها و معماهای ناگشوده پیرامون آفرینش و رشد جنین باقی مانده است
.
عجایب حکمت که خداوند متعال در خلقت رحم و پرورش جنین به کار برده است، قرآن ضمن اشاره به این موضوع، بشر را به مطالعه پیرامون آن دعوت می کند تا ضمن آشنایی با مراحل گوناگون این دوره به عظمت آفریدگار نیز پی ببرد
.
نکته جالب آن است که قرآن، تمام مراحل آفرینش و رشد جنین را با اصطلاحاتی به ظاهر ساده بیان نموده است به گونه ای که برای انسان های آن زمان نیز به آسانی قابل درک بود. اما با وجود این، داده های قرآن درباره جنین آن چنان دقیق هستند که گاهی به نظر می رسد فهم آن برای افرادی که در قرن هفتم میلادی زندگی می کرده اند ناممکن به نظر می رسیده است
.
به عبارتی، اگر به خوبی در این آیات نگریسته شود می توان فهمید اطلاعاتی که قرآن ارایه داده از سطح فهم مردم آن زمان بسیار بالاتر بوده است به طوری که دانش جنین شناسی تنها زمانی توانست برخی از داده های قرآنی را اثبات نماید که شیوه علمی مطالعه جنین را طی قرن اخیر تغییر داد و در قرن بیستم، رشته جنین شناسی تجربی شکل گرفت که جنین شناسی را از یک علم توصیفی به علمی تبدیل نمود که با دست یابی به فن آوری های پیچیده و پیش رفته سلولی بتواند به فهم روشن تر در روند شکل گیری جنین بپردازد
.
برای ارایه نظر جامع و کامل قرآن درباره موضوع آفرینش و رشد جنین باید آیات قرآن با چینش منطقی دسته بندی شود
.

ادامه مطلب ...

شادی و ذوق در قرآن

بسم الله الرحمن الرحیم 

 

(پرستش به مستی‌ست در کیش مهر/ برونند زین جرگه هشیارها )*

 

 

تجربه ی من می گوید که راه اصلی عبادت توحیدی ، مستی است یعنی بی خود شدن . چرا؟؟؟ 

 

زیرا وقتی با خود هستی در حقیقت با شیطان  هستی و وقتی از خود بی خود می شوی امکان عبادت وجود دارد .اما هر بی خودشدنی عبادت نیست . مثلا بوسیله مواد مخدرو شراب و .... 

این مستی و بی خودی باید مولود معرفت باشد و انسان از شراب معرفت بنوشد و بی خود شود. 


من به این باور رسیده ام که دعا تنها در مستی است که مجاز است و گرنه بوی شرک می دهد . 

(وما دعاء الکافرین الا فی ضلال ) 

لا اله الاهو 

 

برای من این ذکر یعنی خلاصه ی تمام دین کما اینکه مومن ابتدایی تنها با گفتن این کلمه به رستگاری می رسید.(قولوا لا اله الا الله تفلحوا)  

 

مستی درجاتی دارد مانند هر چیز دیگری که قابل درجه بندی است. 

چگونه مست شویم؟؟؟ 

 

قطعا برای من ثابت شده است  

که ذکرمداوم و آگاهانه انسان را مست می کند .این ذکر می تواند آیات قرآن باشد اذکار منقول باشد و یا دعا باشد و انسان از خدا چیزی بخواهد. 

 و همچنین نماز هم ذکر است (اقم الصلوه لذکری)2

یعنی مستی خیلی ساده است اما بسیار سنگین است.  

تسبیح خداوند انسان را مست می کند  

حمد خداوند انسان را مست می کند  

تسبیح خداوند منجر به حمد می شود. مثلا انسان یک اتفاق بد می بیند و نتیجه ی آن ناسپاسی است و اگر خداوند را تسبیح کند اتفاق بد تبدیل به اتفاق خوب می شود و نقمت را نعمت می بیند و شکر و سپاس و حمد بجا می آورد.  

 (ان من شیء الا یسبح بحمده و لکن لا تفقهون تسبیحهم)

کسی که در حال حمد و ستایش است قطعا تسبیح هم می گوید.چرا؟؟ 

زیرا انسان چیز زشت را که مدح نمی کند پس ابتدا زشتی را پاک می کند و زیبایی را می بیند و بدینوسیله حمد و تسبیح می کند. 

انسان وقتی در حال تسبیح و تمحید است قطعا درجاتی از مستی را دارد و شاد و مست است بدون شراب و شاهد و هر چیز دیگر. البته منظور معتاد به هیچ شاهدی نیست و اینگونه نیست که دنیا از او روبرگرداند و او افسرده و بی حال شود. 

 

شاد به فضل الهی است و میداند که فضل او همگانی و همیشگی است و تنها با تسبیح خداوند و مخلوقات اوست  که این فضل را درک می کند و شاد و مست می شود. 

(فرحین بما آتاهم الله من فضله ) 4

 

مستی و شادی حرام  

 

(لا تفرح ان الله لا یحب الفرحین ) 5

(لا تفرحوا بما آتاکم )6

 

اگر کسی با مال شاد شود یا مست مال باشد با از دست دادن آن عذاب خماری شدید را باید بچشد . 

یا معتاد شراب و شاهد و تریاک و ..... شود باید عذاب دوری ابدی از آن را هم بچشد . 

 

(هر ذوق که غیر حضرت تست/نوش تین است و نیش تنین )7

 

هر شادی و مستی به غیر یاد و تسبیح خدا ، نوش است و نیش. اما مستی خدایی شربت اندر شربت است.

افسردگی و یاس و نومیدی کفر است زیرا فرد به غیر خدا معتاد شده و الان عادت کرده و لذتی نمی برد و چیز دیگری هم دیگر نیست اما مومن همیشه خداوند را می بیند خدای بی تکرار و همیشه نوشونده  

 

نتیجه: با تسبیح و حمد خداوند و ذکر مداوم شاد و مست شویم .و همه ی این ها می تواند نتیجه ی معرفت باشد و یا خود ، معرفت تولید کند و لذا به امتحانش می ارزد تا راهی نو جهت رسیدن به دانش معنوی پیدا کنیم که فارغ از درس و مدرسه و کتاب است و یا کتاب می تواند فقط جهت حرکت را نشان دهد و به ما بفهماند که دانش اصلی تنها با ذکر و تسبیح بدست می آید.


منابع:

* علامه طباطبایی

 

1-غافر50 

2- طه14  

3-اسراء44 

4- آل عمران 170

5-قصص 76 

6- حدید23 

7- دیوان شمس غزل 1932

خدا در دو منظر

بسم الله الرحمن الرحیم


مقدمه:

ما در قرآن ما با دو دیدگاه در باره ی خدا روبرو هستیم یک دیدگاه مادی که مورد استفاده در جهان مادی است و جهان مادی یک پندار بیش نیست و یک دیدگاه معنوی که مورد استفاده در جهان معنوی است و جهان معنوی و یا اخروی جهان واقعی است و جهان آخرت جهان خدایی است و اگر کسی بتواند در لحظاتی خداوند را مشاهده کند شاد و مسرور و به لقاء الله رسیده است و جهان آخرت را تجربه کرده است.


منظر اول :



ما در دنیا به خدا دسترسی نداریم (لیس کمثله شی) اگر خداوند مثل و مانند داشته باشد و آن هم دوباره مثل و مانند داشته باشد این مثل و مانند هم مشابه ندارد .(یعنی مانند ِمانند ِخدا ، مانند ندارد)

پس در جهان مادی خدا وجود ندارد آنچه هست وسیله است نه خدا . آنچه می بینیم و حتی آنچه فکر می کنیم خدا نیست و وسیله است.خداوند در فهم و وهم و چشم بشر نمی گنجد.


آیا خداوند نام دارد و نام خداوند چیست؟؟

خداوند بی نام است و یا اگر نام داشته باشد بی نهایت نام دارد (ولله الاسماء الحسنی )


پس خداوند می تواند رحمان هم باشد رحیم هم باشد اهورا هم باشد "هو" هم باشد و ......


نام او چیست؟ او


از این منظر همه ی اعمال بشر شرک است زیرا خداوند فقط یک اسم ندارد و مثلا بگوییم یا الله بلکه می توانیم بگوییم یا رحمان یا علی یا عظیم یا محسن یا قدیر ..........


ما نمی توانیم از خدا کمک بطلبیم زیرا خدایی نیست و درک نمی کنیم بلکه تنها می توانیم از وسیله ها کمک بخواهیم و خداوند را در وسیله ها ببینیم و وسیله ها هم بی نهایت هستند.

قرآن وسیله است و هر آیه بطور مجزا یک وسیله است اسماء ظاهری و باطنی وسیله هستند.


مخلوقات آیه و وسیله هستند و مثلا از زمین ، خورشید ، از دکتر ، از مهندس ، پیامبر ، امام ، ..........


_______________


منظر دوم:


در منظری دیگر باز خدا را بگونه ای دیگر می یابیم


در جهان جز خدا وجود ندارد و غیر خدا وجود ندارد.

درخت خداست (قصص30)

مردم خداست مثلا اگر به مردم قرض دهید خداوند بیش از آن به شما می دهد به جای مردم خدا آمده است.

نور خداست (الله نور السموات و الارض)

همه ی صورت ها خداست (ولله المشرق و المغرب فاینما تولوا فثم وجه الله )


یعنی ما با چشم خود جز خدا را نمی بینیم


نتیجه:

در منظر اول غیر خدا وجود دارد و خداوند را باید اثبات کرد.

در منظر دوم فقط خدا وجود دارد و غیر خدا نیاز به اثبات دارد .