پرتوی از قرآن

پرتوی از قرآن

قرآن نور است و ما تاریکی و در پرتو نور قرآن می توانیم خوش باشیم.
پرتوی از قرآن

پرتوی از قرآن

قرآن نور است و ما تاریکی و در پرتو نور قرآن می توانیم خوش باشیم.

عجایب خلقت


یکى از عجایبى که در علوم پزشکى به آن برخورد کرده‏اند، مسئله خونریزى است. البته در علوم پزشکى، میلیونها مسئله عجیب پیدا مى‏شود از جمله همین مسئله خونریزى است.

ادمه مطلب

ادامه مطلب ...

قرآن، اسرار خلقت

تا کنون بسیار شنیده اید که قرآن را معجزه پیامبر میدانند، اما چرا معجزه؟

این کتاب هم مانند سایر کتب آسمانی! پس چه تفاوتی آن را از سایر کتب آسمانی متمایز ساخته است؟

ادامه مطلب

ادامه مطلب ...

حرکات خورشید و اعجاز علمی قرآن

چکیده:

قرآن کریم معجزه جاویدان حضرت محمد r است. دانشمندان از دیرباز وجود گوناگونی را برای اعجاز قرآن بیان کرده‌اند. همزمان با کشفیات علمی در دو قرن اخیر،‌اعجاز علمی قرآن نیز مطرح شد. عده‌ای از مفسران و صاحب‌نظران کوشیده‌اند تا با انطباق پاره‌ای از آیات قرآن بر کشفیات جدید علوم تجربی، این ادعا را به اثبات برسانند. یکی از مواردی که این انطباق از دلیل‌ها و قرینه‌های استوار برخوردار است. آیات مربوط به خورشید و حرکات آن است.

نوشتاری که پیش‌رو دارید که به بررسی همه جانبه این موضوع پرداخته است.

کلید واژه‌ها : اعجاز علمی، اعجاز قرآن، علم و دین، تفسیر علمی، حرکات خورشید، کیهان‌شناسی در قرآن.

 

بقیه در ادامه مطلب

ادامه مطلب ...

گناه(7)

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 ان الله لا یظلم مثقال ذره و ان تک حسنه یضاعفها و یوت من لدنه اجرا عظیما (نساء40)

من جاء بالحسنه فله عشر امثالها ومن جاء بالسییه فلا یجزی الا مثلها وهم لا یظلمون(انعام 160)

مثل الذین ینفقون اموالهم فی سبیل الله کمثل حبه انبتت سبع سنابل فی کل سنبله مایه حبه والله یضاعف لمن یشاء والله واسع علیم(بقره261)

در آیات فوق می فرماید شاید یک ثواب خیلی کوچک دوبرابر ، یا ده برابر و یا هفتصد برابر و یا خیلی بیشتر پاداش داده شود.

رمز آن چگونه است؟

ظاهر یک عمل شاید یکسان باشد و خیلی کوچک اما باطن آن فرق می کند به یکی دوبرابر و به دیگری ده برابر و به دیگری هفتصد برابر و یا بیشتر داده می شود.

البته عمل مقبول مطرح است و گرنه بسیاری از اعمال به ظاهر خوب به خاطر خرابی باطن ، کلا بی اجر می شود و حتی تبدیل به عذاب و مجازات می شود .

چگونه؟

خداوند می فرماید الحمد لله  که یکی از معانی آن مدح است و مدح مخصوص خداست و  مدح  دیگران از نوع مجازی است و ضرورت دنیاست و وقتی مدح به قلب وارد شود مذموم و شرک می شود. کسی اگر فقط دوست داشته باشد به خاطر عمل نیکی که انجام داده از او تعریف و ستایش شود ، نه تنها به او پاداشی نمی دهند بلکه عذاب و رنج دردناکی به او می رسد 

لا تحسبن الذین یفرحون بما اتوا ویحبون ان یحمدوا بما لم یفعلوا فلا تحسبنهم بمفازه من العذاب ولهم عذاب الیم(آل عمران 188)

برای فهم این آیه باید به آیات دیگر رجوع کنیم . عمل نیک هدیه است مانند پول و وقتی خداوند به ما پول و یا هر چیز دیگر می دهد نباید شاد شویم (لا تفرحوا بما اتاکم) کار نیک و عمل خوب هم ، عمل ما نیست بلکه هدیه ی خدا ست و نباید با عمل نیک شاد شویم زیرا پولدار شدن ممکن است موجب فخرفروشی شود و عالم شدن هم همینطور و نیکوکار شدن هم همینطور ممکن است موجب فخر فروشی شود که پیامد آن عذاب دردناک و خوار کننده است

چرا عمل نیک ، عمل خداست مانند پول و دیگر نعمتهای مادی که مال خداست؟؟

زیرا قرآن می فرماید هر چه خوبی است از من است (و مااصابک من حسنه فمن الله)



یعنی هیچ کسی مستحق بهشت نیست و اگر کسی فکر کند بهشتی است و به خاطر اعمال خوبش باید مدح شود و پاداش بگیرد قطعا جهنمی است (اگر استغفار نکند )و تمام اعمال او باطل می شود مگر این که عملی هر چند کوچک انجام داده باشد که نه توقع پاداش داشته و نه یادش بوده  مثلا به یک کودک رهگذر سیبی داده و یا خاری را از پای کودکی در آورده و...... و همین عمل کوچک مقبول ، او را صاحب باغ و بوستان در بهشت کرده است

پس بهشت ، فضل خداست و به اعمال ما ربطی ندارد بلکه به نیت ها ی ما ربط دارد به درون ما بستگی دارد که آیا توقع پاداش داشته ایم و یا دلهره داشته ایم که به شرک درونی مبتلا نشویم و به جای حمد خدا ، توقع حمد خود نداشته ایم. از خداوند می خواهیم ما را به بهشت ببرد نه به خاطر اعمال خوب ما که در حقیقت عمل خداست بلکه به خاطر خاکساری ما و بندگی و نوکری که این هم باز لطف اوست بلکه به خاطر هیچ چیز و  فقط التماس می کنیم مانند گداها که هیچ چیز نداریم و التماس یک فقیر از غنی که به خاطر کرم و لطفش به ما کمک کند .

لذا توشه ی مومن در قیامت فقر اوست و نه اعمال خوب او 

 

نتیجه ی اخلاقی:

1- آگاه باشیم عمل نیک ما را ، خدا انجام می دهد و نه ما و نباید توقع مدح و حمد خود را داشته باشیم بلکه باید دوست داشته باشیم که خداوند را که خالق عمل است ، مدح شود.(یحبون ان یحمدوا بما لم یفعلوا)

2- نباید عمل نیک مارا شاد کند زیرا این عمل خداست و به ما داده شده است و نسبت آن به ما مجازی است و لذا حتما بعد از شادی باید استغفار کنیم(لا تحسبن الذین یفرحون بما اتوا )

3- شادی بعد از عمل خیر و نیک و دوست داشتن حمد و ستایش و مدح و سپاس گذاری  ، مارا از عذاب خدا نجات نمی دهد و بلکه خود این شادی و دوست داشتن  ،  گناه بزرگ و عذاب آور است.

4- گناهان کبیره در آخرت (و نه در دنیا)در حقیقت گناهان قلبی هستند مانند دوست داشتن و شاد شدن در جایی که خداوند نهی فرموده است مثلا دوست داشتن برملا کردن گناهان دیگران (ان الذین یحبون ان تشیع الفاحشه فی الذین آمنوا لهم عذاب الیم فی الدنیا والآخره ) و اگر این دوست داشتن به عمل ظاهری منجر شود در دنیا هم مجازات می شود 

جبر و اختیار(10)

اختیار مجازی


اعوذ بالله من الشیطان الرجیم


قُلْ هَلْ نُنَبِّئُکُمْ بِالْأَخْسَرِینَ أَعْمَالًا

الَّذِینَ ضَلَّ سَعْیُهُمْ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَهُمْ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعًا(کهف 103 و 104)


در آیات فوق چند نکته است:

1- عمل انسان در حقیقت تلاش اوست و تلاش او ممکن است زیان بار باشد یعنی نه تنها سودی ندارد بلکه سرمایه و داشته های او را هم از بین می برد .

2- در نگاه ما ، تلاش باید در جهت دعا باشد .از امام حسین علیه السلام نقل است که به این مضمون می فرمایند که ناتوان ترین مردم کسی است که نتواند دعا کند و باز در نگاه ما اینطور استنباط می کنیم که دعا کردن خیلی خیلی خیلی سخت است زیرا دعا فقط گفتن زبان نیست بلکه با دل و زبان باید خدا را صدا بزند و این میسر نمی شود مگر اینکه خود را واقعا ناتوان و بیچاره ببیند و هیچ امیدی به غیر خدانداشته باشد و تحصیل این شرایط به آسانی کسب نمی شود

در قرآن آمده  که با تضرع بخوانید خدارا و تضرع در نگاه ما یعنی درماندگی و ناتوانی . کسی که یک ذره در خود توانایی ببیند نمی تواند بنده بشود و به اندازه ی یک ذره ، احساس بزرگی می کند واین تکبر بدترین دشمن بندگی است و خداوند ما را از احساس بزرگی نجات دهد و به ما احساس بندگی دهد.

کسی که فکر می کند اختیار دارد قطعا احساس بزرگی می کند مگر این که واقعا به این معنا برسد که اختیار او ، اختیار خداست و نسبت اختیار به او یک نسبت مجازی است و اگر واقعا فکر کرد او اختیار دارد ، قطعا اشتباه می کند و امانت خدا را که همان "اختیار" است مالک شده است و احساس مالکیت بدترین نوع دزدی است و خداوند ما را از احساس مالکیت نجات دهد زیرا نمی گذارد بخشنده شویم و بخل دامن ما را می سوزاند و ما را به آتش می رساند /


ادامه مطلب ...