پرتوی از قرآن

پرتوی از قرآن

قرآن نور است و ما تاریکی و در پرتو نور قرآن می توانیم خوش باشیم.
پرتوی از قرآن

پرتوی از قرآن

قرآن نور است و ما تاریکی و در پرتو نور قرآن می توانیم خوش باشیم.

جبر و اختیار(10)

اختیار مجازی


اعوذ بالله من الشیطان الرجیم


قُلْ هَلْ نُنَبِّئُکُمْ بِالْأَخْسَرِینَ أَعْمَالًا

الَّذِینَ ضَلَّ سَعْیُهُمْ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَهُمْ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعًا(کهف 103 و 104)


در آیات فوق چند نکته است:

1- عمل انسان در حقیقت تلاش اوست و تلاش او ممکن است زیان بار باشد یعنی نه تنها سودی ندارد بلکه سرمایه و داشته های او را هم از بین می برد .

2- در نگاه ما ، تلاش باید در جهت دعا باشد .از امام حسین علیه السلام نقل است که به این مضمون می فرمایند که ناتوان ترین مردم کسی است که نتواند دعا کند و باز در نگاه ما اینطور استنباط می کنیم که دعا کردن خیلی خیلی خیلی سخت است زیرا دعا فقط گفتن زبان نیست بلکه با دل و زبان باید خدا را صدا بزند و این میسر نمی شود مگر اینکه خود را واقعا ناتوان و بیچاره ببیند و هیچ امیدی به غیر خدانداشته باشد و تحصیل این شرایط به آسانی کسب نمی شود

در قرآن آمده  که با تضرع بخوانید خدارا و تضرع در نگاه ما یعنی درماندگی و ناتوانی . کسی که یک ذره در خود توانایی ببیند نمی تواند بنده بشود و به اندازه ی یک ذره ، احساس بزرگی می کند واین تکبر بدترین دشمن بندگی است و خداوند ما را از احساس بزرگی نجات دهد و به ما احساس بندگی دهد.

کسی که فکر می کند اختیار دارد قطعا احساس بزرگی می کند مگر این که واقعا به این معنا برسد که اختیار او ، اختیار خداست و نسبت اختیار به او یک نسبت مجازی است و اگر واقعا فکر کرد او اختیار دارد ، قطعا اشتباه می کند و امانت خدا را که همان "اختیار" است مالک شده است و احساس مالکیت بدترین نوع دزدی است و خداوند ما را از احساس مالکیت نجات دهد زیرا نمی گذارد بخشنده شویم و بخل دامن ما را می سوزاند و ما را به آتش می رساند /


تسلیم شو تا پیروز شوی


قانون طلایی موفقیت


اگه یه معتاد تسلیم شود در نهایت پیروز است هر چند این پیروزی دیر اتفاق می افتد و لذا نیاز به صبر دارد .


بهترین دخالت ممکن است در بیشتر مواقع عدم دخالت باشد . دخالت های ما ممکن است بدتر کند و لذا ما سه نوع تلاش داریم:

1- تلاش منفی: یعنی نه تنها مفید نیست بلکه مضر است مثلا شخصی بیماری دارد که اگر هیچ دخالتی نمی شد فرد زنده می ماند و بیماریش به مرور زمان خوب می شد و اما دخالت پزشک موجب مرگ بیمار می شود . یا معتادی که اگر دخالت اطرافیان نبود خودش روزی به فکر می افتاد و بدون زحمت و فشار مضاعف رهایی پیدا می کرد و یا اعتیادش در مرحله ی ابتدایی متوقف می شد ولی دخالت همسر و مادر و روانشناس و پزشک ، او را به مرحله ی بحرانی و اعتیاد شدید می کشاند و چه بسا موجب مرگ او می شود

2- تلاش خنثی: تلاشی است بیهوده که نه بهتر می کند و نه بدتر و این قانون در همه ی امور زندگی اعتبار دارد . مثلا فرد تلاش می کند درآمدش بالا برود ولی هیچ اثری ندارد و فقط وقت خود را تلف کرده است

3- تلاش مثبت: تلاشی است در جهت عدم تلاش . یعنی فرد تلاش می کند تا توکل داشته باشد و کارها را به خدا وا می گذارد یعنی اگر هم تلاش می کند بعد از توکل است و در راستای توکل صورت می گیرد . مثلا از خداوند می خواهد او را خوب کند و در این راه تلاش می کند گریه می کند ناله می زند و ... و بعد از این تلاش مقدس در جهت توکل و دعا ، بدون زحمت و فشار کارهایی انجام می دهد که قبل از توکل برای او زحمت و فشار داشت . مثلا رابطه اش را با افراد ناصالح قطع می کند نه با اکره و دستوری بلکه با میل ایجاد شده از تحول روحی بعد از توکل و دعا

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد